فرق بین تفاهم نامه،توافق نامه و قرارداد (یادداشت از مسعود هاشم پور)
فرق بین تفاهمنامه، توافقنامه و قرارداد
در بسیاری از نهادهای حاکمیتی، دولتی، اشخاص حقوقی اعم از تازه تأسیس، قدیمی و یا استارتاپها و یا حتی در میان افراد همه روزه انعقاد تفاهمنامهها، توافقنامهها و قراردادهای بسیاری هستیم که به فراخور موضوع فعالیت و با تصمیم اشخاص تهیه و تدوین و در آخر تنفیذ ، امضا و تبادل میگردند.
اما به راستی چه فرقی بین تفاهمنامه، توافقنامه و قرارداد وجود دارد؟
برای پاسخ به این سوال ابتداء باید به نکتهای اشاره نمود و آن اینکه عنوان اسناد تهیه شده ملاک تصمیمگیری برای تمیز دادن این گونه اسناد نیست بلکه آن چیزی که ملاک تغییر سند ایجاد شده میباشد متن و محتوای متون تحریر شده است لذا از این بابت بسیاری از حقوقدانان فرق چندانی میان تفاهمنامه، توافقنامه و قرارداد قایل نمیباشند و این بحث را یک امر سیاسی میدانند تا حقوقی!
اما برای آنکه بتوان چهارچوبی مناسب از معانی این الفاظ ضبط و اختیار نمود باید مراحلی را برای ایجاد یک تعهد حقوقی بیان کرد، در صورتیکه بتوانیم چنین تعریفی را ارائه دهیم میتوان میان این اسناد حقوقی ممیزی و تفاوتی قایل شد.
« آنچه واضح است این است که برای ایجاد تعهد میان دو شخص نیاز به توافقاتی است و البته توافقات همواره از تفاهمی مشترک نشأت میگیرد»
لذا میتوان این گونه عنوان نمود که تفاهمنامه فیالواقع یک سندی است که در آن اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی برای دستیابی به یک توافق در آینده، معانی و اهداف مشخصی را اختیار میکنند و این تفاهمنامه را مبنا اصول و چهارچوب هر گونه تصمیم بعدی قرار میدهند، لذا از این جهت میتوان بیان داشت تفاهمنامهها فاقد تعهدات به معنای تعهدات حقوقی هستند و شاید از آن بتوان به تفاهمهای مشترک نزاکتی نام برد، پس از ایجاد یک تفاهم مشترک برای دستیابی به اهداف مشخص ، طرفین توافقاتی را در خصوص چگونگی رسیدن به اهداف تفاهم ایجاد شده، انجام خواهد داد در این مرحله سند نزاکتی کمی قوام پیدا میکند و روشهای اجرایی کلی و اصول اجرایی آن نیز مورد توافق قرار میگیرد، در این مرحله اطراف توافقنامه، تفاهم پیشین را از یک اصول کلی و نظری به یک راه و مأموریت اجرایی تبدیل نموده و راهکارهای ایجاد، عرضه و توسعه را مورد بررسی قرار میدهند، پس از این و قبول توافقات انجام پذیرفته ، نوبت به انعقاد قرارداد میرسد ، انعقاد قرارداد که به آن عقد نیز گفته میشود طبق ماده 183 قانون مدنی عبارت از اینکه دو یا چند نفر در مقابل دو یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد.
از این جهت قراردادها خود به گونههای مختلفی قابل تقسیم هستند از جمله آنکه میتوان آن ها را به قراردادهای مالی و غیرمالی و یا قراردادهای تملیکی و یا عهدی تقسیمبندی نمود.
آنچه مهم است آن است که در قراردادها ، تمامی تفاهمات پیشین و توافقات بعد از آن به تعهدات و الزامات قراردادی تبدیل میگردد که عدول از اجرای آن منجر به ضمان خواهد شد. در واقع با امضای یک قرارداد طرفین اختیارات بسیاری را از خود سلب و خود را متعهد به اجرای اموری مینمایند که پیش از این به صورت کلی در مورد آن تفاهم و توافق نموده بودند. از این رو میتوان گفت قراردادها از دو منظور رسمی و عادی نیز قابل تقسیم میباشند که هر کدام دارای شرایطی خاص اعتباری متفاوتاند.
نکته دیگر آنکه شاید به نظر برسد در بسیاری از مواقع قراردادها بدون انعقاد توافقنامه و یا تفاهمنامه منعقد میگردند، که البته این فرضی ناصحیح است زیرا که حتما برای انعقاد قرارداد تعاملاتی صورت میگیرد و یا گهگاه صورت جلساتی تنظیم و یا جلسات شفاهی یا مکاتباتی انجام میپذیرد، تمامی این صورتجلسات و تعاملات کتبی و شفاهی به فراخور موضوع و مضمون میتواند توافقنامه و یا تفاهمنامه محسوب گردد و این اسناد مدارک معتبری برای تفسیر هرگونه قرارداد در زمان بروز اختلاف در اجرا و یا تفسیر مواد خواهد بود.
لذا با توجه به نکاتی که بیان شد، پیشنهاد میگردد هرگاه نیازمند ایجاد تعهدی برای خود و یا دیگری بودید قبل از انعقاد قرارداد و الزام به تعهدات قراردادی ، مفاهیم کلی و توافقات اجرایی را پیشتر مورد بررسی و تأیید و تأکید قرار دهید تا با انعقاد یک قرارداد شفاف، گویا و کارآمد به اهداف حقیقی خود نائل آئید