با روند افزایشی جمعیت، بخش عمده جمعیت به طرف نقاط شهری، بویژه شهرهای بزرگ کشیده شده و شهرنشینی به صورت لجام گسیخته و شتابان در حال توسعه است، از این رو مسائل و مشکلات شهری نه تنها ضرورت امروز بلکه نیاز فردای کشور نیز هست و ضرورت دارد قوانین کارآمد و منطبق با این روند تهیه و تدوین گردد.
با روند افزایشی جمعیت، بخش عمده جمعیت به طرف نقاط شهری، بویژه شهرهای بزرگ کشیده شده و شهرنشینی به صورت لجام گسیخته و شتابان در حال توسعه است، از این رو مسائل و مشکلات شهری نه تنها ضرورت امروز بلکه نیاز فردای کشور نیز هست و ضرورت دارد قوانین کارآمد و منطبق با این روند تهیه و تدوین گردد.
فرهنگ شهرنشینی
نحوه و شکل زندگی در شهر امر طبیعی و ذاتی نیست، به دیگر سخن آداب و رسوم زندگی شهری مسألهای تعلیمی و آموزشی است که دارای دو طرف است. از یک سو مدیران و مسئولان شهری عهدهدار تعلیم دایم زندگی شهری هستند و از سوی دیگر شهرنشینان مکلفند برای ادامه حیات مطلوب در شهر فرهنگ شهرنشینی را بیاموزند و فرزندان خود را با محدودیتهای ناشی از این فرهنگ آشنا نمایند. البته بسیاری از الزامات زندگی شهری که فرهنگ شهرنشینی را تشکیل میدهد به صورت قانون مکتوب درآمده و گونهای دیگر به صورت عرف و عادت مسلم مورد قبول شهروندان قرار گرفته، بنابراین هیچ ضمانت اجرایی برای آن در نظر گرفته نشده است.
فرهنگ شهرنشینی با فرهنگ اداره شهر قرین است، به عبارت دیگر؛ همانگونه که شهروندان مکلف به رعایت الزامات شهری هستند مدیران شهری نیز به عنوان مروجین این فرهنگ عهدهدار فرهنگسازی و رعایت محدودیتهای ناشی از اعمال مدیریت شهری هستند.
وندالیسم
رفتاری را میتوان وندالیسم خواند که ضمن دارا بودن جنبههای خشونت و تخریب ویژگیهای ذیل ر داشته باشد:
الف) صدمه به چیزهایی که متعلق به دیگران است
ب) صدمه به اموال عمومی
ج) در کل هر سارتی که دیگری باید آن را جبران کند
وندالیسم با انگیزههای مختلفی از جمله انتقامجویی از جامعه و عملکرد مسئولین شهری، تفریح و پر نمودن اوقات فراغت و در شدیدترین حالت با انگیزه سیاسی که به قصد مقابله با نظام حاکم یا تغییر نظام سیاسی صورت میگیرد. برای مقابله با این پدیده باید این اندیشه را القاء کرد که اموال شهر متعلق به عموم شهروندان است و صدمه به این اموال، صدمه به مالکیت خود محسوب میگردد.
ناامنی و جرایم شهری
امنیت، احساس آرامش و اطمینان از عدم تعرض به جان، مال و سایر حقوق انسان است. این ارزش انحصاری یکی از ضرورتهای زندگی فردی و اجتماعی است. امروز بیش از آنکه احساس ناامنی ناشی از دشمنان خارجی باشد ریشه در درون شهرها دارد و متاسفانه خشونت به نحو چشمگیری افزایش یافته است. عدم امنیت در شهر ناشی از عوامل طبیعی و انسانی است و جرایم سهم بهسزایی در ناامنی شهر دارند.
البته بین شهر بهعنوان بزرگترین سکونتگاه انسانی و جرم به عنوان فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است رابطه علیت فلسفی وجود ندارد. شهر زمینه را برای ارتکاب پارهای از جرایم مستعد میکند و تبهکاران را در ارتکاب جرم مصممتر میسازد. نباید فراموش کرد که مجرم انسان حسابگری است که سود و زیان حاصل از ارتکاب جرم را میسنجد و هرگاه هزینههای جرم بیشتر از منافع آن باشد از ارتکاب آن منصرف میشود.
در نظر برخی جرایم شهری تحت تأثیر دو عامل مهم قرار دارد. عامل اول به روابط خاص شهروندان و ساختار جامعه شهری مربوط میشود از جمله تضاد فرهنگی، اختلاف طبقاتی و ... . عامل دوم به فرم کالبدی شهر و شکل ساختمانها و بناهای شهر مربوط میشود از جمله وجود سکونتگاهها در حاشیه شهرها و ساختمانهای نیمهساخته رها شده و مخروبه و ... .
برای مقابله با جرایم شهری یعنی جرایمی که شهر به نوعی در تحقق آن موثر است پیشنهاد میگردد؛
اولاً: از توسعه بیرویه شهرها به صورت عمودی و افقی جلوگیری شود و از تشکیل شهرهای میلیونی و کلانشهرها ممانعت به عمل آید.
ثانیاً: کمربند سبز در اطراف شهرها ایجاد گردد.
ثالثاً: محلات شهری بازشناسی شوند و ضمن تشکیل شوراهای محلی، امکان مراوده و شناخت اهالی فراهم گردد.
رابعاً: اماکن تفریحی و ورزشی و آموزشی برای پر نمودن اوقات فراغت ایجاد گردد.
خامساً: از ایجاد ساختمانهای بلند و مرتفع که سبب اشرافیت بر املاک مجاور و سلب حقوق ارتفاقی مجاورین میشود جلوگیری به عمل آید.
سادساً: برای تأمین مسکن مناسب در خارج از شهرها و آن سوی کمربند سبز شهرها شهرکهای جدید احداث گردد.